خلاصه داستان : «شکار سابرمانیام» که اصالتا هندی است به همراه همسر و پسرش زندگی معمولی ای دارند. او در شرکتی مشغول به کار است که به زودی یک بازی کامپیوتری بی نقص و بزرگ را وارد بازار خواهد کرد. شکار قصد دارد در این بازی کامپیوتری یک ابر قهرمان بسازد، اما بر خلاف او، پسرش «پراتیک» دوست دارد یک تبه کار شرور را در این بازی ببنید. ایده ی پسرش، باعث می شود بعد از مدتی او نظرش را تغییر داده و یک تبه کار فناناپذیر بنام Ra.One و همینطور رقیبی برای او بنام G.One خلق میکند. اما طولی نمی کشد که Ra.One راهی برای ورود به دنیای واقعی می یابد...

خلاصه داستان : این فیلم داستان پسری است که پدرش را می ستاید. داستان پدری که برای پسر از دست رفته اش عزاداری می کند. داستان زنی که برای عشقش سرسختانه مبارزه می کند...

خلاصه داستان : یک زن بازیگر هندی بنام «ماهی آرورا» ( کارینا کاپور ) با مشکلات و مشقت های داشتن شهرت در بالیوود دست و پنجه نرم می کند...

خلاصه داستان : گروهی از متخصصان برای گرفتن مرد تحت تعقیب در هند فرستاده می شوند اما همه چیز کاملا اشتباه پیش می رود و...

خلاصه داستان : در دهه ۱۹۷۰، «اوم» (شاهرخ خان) که یک بازیگر بلند پرواز است به قتل می رسد. اما طولی نمی کشد که در عصر حاضر دوباره متولد می شود. او شروع می کند به تحقیق درباره ماجرای مرگش و همینطور پیدا کردن «شانتی»، عشق زندگی سابقش.

خلاصه داستان : مرد جوانی که در پی بدست آوردن مدرک دکترا است، وارد ماجراهایی می شود و نهایتا درگیر سیاست، نیرنگ، دروغ و حتی قتل می شود...

خلاصه داستان : "ویجی سینگ" مدیر یک بانک بزرگ است.او به شدت در کارش منظم بوده و به کارکنانش فشار زیادی می آورد.اما وقتی او متوجه می شود یکی از کارکنانش تلاش می کند از مشتریان کلاهبرداری کند،اوضاع برای مدیر صادق به هم می ریزد و....

خلاصه داستان : "شالو" مصمم است برای خود شغلی دست و پا کند به همین دلیل به کارخانه "خانا" رجوع می کند.او با پسر صاحب کارخانه "دو" برخورد کرده و تصور می کند او راننده است.آنها با لباس مبدل به کشاورزان فقیر کمک کرده و پس از مدتی عاشق یکدیگر می شوند...

خلاصه داستان : سه مرد مجرد،"یاش"،"تاج" و "گاراو" به یک زن علاقه مند هستند،"ایشا"."یاش" مردی ثروتمند و بانفوذ است،پدر "تاج" در بریتانیا یک لرد قدرتمند است در حالیکه "گاراو" دانشجویی است که به طور پاره وقت کار می کند.او به هر سه آنها دوست می شود اما نمی داند هر کدام از آنها انگیزه ای جداگانه دارند...

خلاصه داستان : "چای مهتا" مردی ثزوتمند است که قلبی از طلا دارد.او بسیاری از سازمانهای خیریه هندوستان را حمایت می کند.یک روز که برای بازدید به مدرسه نابینایان و ناشنوایان رفته بود عاشق معلم مدرسه "تیا" می شود اما وقتی او نامزدش "راج" را معرفی می کند او کاملا تحقیر می شود و...